تولد همسریم
نمیدونم چرا انقد واسه نوشتن تنبل شدم ، شاید به خاطر این سایته نی نی وبلاگ باشه که اجازه نظر دادن به دوستام و نمیده به هر حال این چند روز هم گذشت خونمون هنوز آماده نشستن نشده و من هر روز پیگیرم ، نقاش کار خودش و میکنه و کابینت ساز درگیره رندگیه خودشه و منم که نتونستم تولد همسر عزیزم و اونجوری که میخواستم بگیرم پنجشنبه با کلی زحمت و فکر که واااای چی کار کنم ، چی بخرم ، چه جوری خوشحالش کنم زنگ زدم به بابام که بره و واسه سیام قلیون بخره شبم برنامه ریزی کردم که بریم خونه افسانه و امشب و با خونواده من و فرداش که دو اسفنده و روز اصلیه تولد با خونواده همسرم باشیم پنج شنبه که به خیر و خوشی گذشت و جمعه صب من و سیام رفتیم محل ک...
نویسنده :
رها
20:03